تعمیق بحران های جمهوری اسلامی در سالی که گذشت! – پدرام نواندیش

مقالات

پرسش: در سالی که گذشت علیرغم وجود کرونا مبارزات مردم بر علیه رژیم اسلامی بیوقفه ادامه داشت. در کنار این واقعیت، شرایط مالی مردم چند ده برابر به زیر خط فقر رانده شده است. ارزیابی شما از وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی در سال گذشته چیست؟

پدرام نواندیش: باور اکثریت وسیعی از شهروندان این است که جامعه ایران آبستن تحولات بزرگی است. پرسش شما نیز مبتنی بر این حقیقت است. تنها واژه هایی که برای توصیف وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۹ میتوان به کار برد، همانا “تعمیق بحران اقتصادی جمهوری اسلامی” است.
به کار بردن عبارت “تعمیق بحران اقتصادی” برای وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۹ به آن جهت است که سالهاست پدیده بحران اقتصادی، به عنوان اولین ریشه بحران، گلوی حاکمیت اسلامی سرمایه داری ایران را گرفته است. نظام اقتصادی حاکم بر جهان امروز، سرمایه داری است. سالهاست که اقتصاد ایران از حوزه عمومى انباشت سرمایه در مقیاس بین المللى بیرون افتاده است.علیرغم ادعاهای پوچ مدافعین رژیم اسلامی، تعمیق بحران های رژیم، نه به دلیل سیاست ها و مدیریت های غلط این و یا آن مدیر و کاربدست اسلامی، بلکه ریشه در خود ماهیت جمهوری اسلامی دارد.

حال به گمانم بایستی به این پرسش پاسخ داده شود که مگر ماهیت جمهوری اسلامی چیست؟ آیا جمهوری اسلامی یک حاکمیت سیاسی مبتنی بر نظام اقتصادی سرمایه داری نیست؟ چرا از حوزه صدور سرمایه به مقیاس کلان بیرون افتاده است؟ نتایج تداوم چنین وضعیتی چه خواهد بود؟

بله درست است، جمهوری اسلامی روبنای سیاسی نظام سرمایه داری در ایران است که به واسطه توافق دولتهای سرمایه داری غرب در گوادالوپ و برای سرکوب قیام ۱۳۵۷ به شهروندان در ایران تحمیل شد.
جمهوری اسلامی از همان ابتدا، دولت سرکوب کارگران، زنان، کودکان، جوانان لقب گرفت. از یادمان نرفته است که زنان در ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ (هشتم مارس) فریاد برآوردند که « ما انقلاب نکردیم،تا به عقب برگردیم».
همین شعار زنان در آن هشتم مارس ثبت شده در تاریخ جنبش زنان ایران، بیانگر آغاز سرکوب سیتماتیک زنان از سوی رژیم سرمایه داری اسلامی بود. به یاد داریم که چگونه چماقداران رژیم اسلامی به جان اعضاء شوراهای مستقل کارگری افتادند و آنها را بازداشت و شکنجه کردند وبعدش گفتند شورا، پورا مالیده است.

این سخنان خمینی جنایت کار را به یاد داریم که گفت: «اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند اینها انسان را حیوان می‌دانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش [است‌] الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است»!؟ (صحیفه خمینی، جلد۹، صفحه۴۵۰)

علیرغم توصیه مزدوران جمهوری اسلامی مبنی بر به یاد نیاوردن قتل عام زندانیان سیاسی در دهه شصت، کارنامه خونین قتل عام زندانیان سیاسی در اسارتگاه های رژیم، به فراموشی سپرده نشده است.

کشتار حاشیه نشینان اکبر آباد اسلام شهر در دوره هاشمی رفسنجانی و یا کشتار کارگران معدن مس خاتون آباد در چهارم بهمن ۱۳۸۲ و هزاران جنایت دیگر، کارنامه سیاه رژیم اسلامی طی ۴۲ سال گذشته است. کارنامه سیاسی رژیم اسلامی، خود پاسخی به پرسش ماهوی جمهوری اسلامی است.

همانطور که در بخش پیشین به آن اشاره کردم، ریشه اول بحران های رژیم اسلامی، اقتصاد است. باید اضافه کرد، علاوه بر اقتصاد، جمهوری اسلامی با بحران های سیاسی و فرهنگی دست به گریبان است. جمهوری اسلامی با یک نسل جدیدی مواجه شده است که چارچوب سیاسى رژیم را نمیخواهد. با جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی زنان مواجه است که به قوانین آپارتاید جنسی و ضد زن رژیم اسلامی نه می گوید، خواهان برابری و حضور هر چه بیشتر در عرصه فعالیت های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی است. اما پاسخ های تاکنونی رژیم به مطالبات عمومی شهروندان، نه اقتصادی و سیاسی، بلکه مبتنی بر سرکوب و اعمال اقدامات پلیسی بوده است. نمی تواند پاسخ سیاسی بدهد، چرا که بازکردن هر گونه فضای سیاسی و آزاد گذاشتن شهروندان برای انتخاب، اولین انتخاب شهروندان، رفتن خود رژیم اسلامی خواهد بود. تداوم این وضعیت، یعنی تشدید بحران سیاسی رژیم اسلامی، تداوم این وضعیت یعنی اینکه شهروندان جامعه، مترصد فرصت برای بزیر کشیدن کلیت رژیم اسلامی هستند.
قیام دی ماه۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و به استناد پرسش شما، علیرغم وجود کرونا تداوم بی وقفه مبارزات کارگران، بازنشستگان، معلمان، زنان، و چگونگی پاسخ حکومت اسلامی به اعتراضات و مطالبات شهروندان، خود گویای نوع رابطه شهروندان و جمهوری اسلامی است.
اگر اقدامات رژیم اسلامی در سازماندهی و اعزام تروریست های سپاه پاسداران و سپاه قدس به اقصی نقاط جهان را هم اضافه کنیم، نه تنها تائیدی بر ماهیت تروریستی رژیم اسلامی است، بلکه پاسخ به چرایی بیرون افتادن از حوزه صدور سرمایه در مقیاس کلان است. به این اعتبار اوضاع اقتصاد رژیم اسلامی چنان بحرانی و به گل نشسته است، که تن به انعقاد قراردادهایی با دولت های سرمایه داری چین و روسیه داده اند که حتی داد خودی های رژیم را هم در آورده است. اگر چه باید بر این نکته تاکید گذاشت که در تحلیل نهایی، حتی همین دولت های چین و روسیه حاضر به شرط بندی روی اسب بازنده رژیم اسلامی نخواهند بود و از کارت جمهوری اسلامی برای مذاکرات با آمریکا و دولت های غربی بهره خواهند برد.
روزهای پیش رو نیز برای جمهوری اسلامی به عنوان یک دولت هار سرمایه داری، مصادف با تشدید بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است. ، تصویرى که از این اوضاع بدست میآید این است که رفع بحران جمهورى اسلامى با حفظ و بقاء جمهورى اسلامى تناقض دارد. این بحرانها تا وقتیکه جمهورى اسلامى هست، رفع نمیشود. تا جمهورى اسلامى سرجایش هست این بحران سر جایش خواهد بود.