اگر دنیا دست ما باشد! همراه با نوشته این شروع کار ماست، خطاب به کارگران اعتصابی نفت! منصور حکمت

کارگری نشريات

اول ماه مه روز ماست! روز همبستگى و اتحاد کارگران جهان! روز اعتراض به تمامیت نظام سرمایه داری و کلیه مصائبى که از وجود این نظام گریبانگیر انسانها شده است. اعتراض به نابرابریهای موجود، اعتراض به تبعیض علیه انسانها، اعتراض به موقعیت فرودست زن، اعتراض به تعصبات جاهلانه و مذهبى، اعتراض به پایمال شدن آرزوهای انسانى، اعتراض به له شدن هر روزه حرمت انسانها، اعتراض به قدر قدرتى و میلیتاریسم، اعتراض به مالکیت خصوصى بر وسائل تولید و معیشت انسانها، و بالاخره اعتراض به اجبار انسانها به فروش نیروی کارشان، اعتراض به نفس وجودی سرمایه و سیستم بردگى مدرن کار مزدی!

اول ماه مه روز اعتراض ماست به نظامى که در مهد تمدنش انسانها مجبورند در گوشه و کنار خیابان از سرما و فقر جان بکنند، در حالیکه توان انسانها را برای ساختن یک دنیای بهتر با ارتش و قدرت نظامى و جنگ تبلیغاتى با توسل به انواع ایده‌های مدرن و ضد مدرن به بند کشیده‌اند. اول ماه مه روز اعتراض به سیستمى است که صدها میلیون را با برنامه بیکار نگهمیدارند تا سود سرمایه دچار نقصان نشود. ماشین آلات و ابزار تولید تامین نیازمندیهای انسانها را راکد نگهمیدارند، میلیونها تن مواد غذائى را در خاک دفن میکنند، در حالیکه میلیونها کودک از گرسنگى در اقصى نقاط جهان سالانه فنا میشوند. اول مه روز اعتراض به نظامى است که معلمین را بیکار میکند، در حالیکه صدها میلیونها تن در بیسوادی و بى بهره از علم و دانش روز را به شب میرسانند. سالمندان و از کار افتادگان نیازمند نگهداری و مراقبتند، در حالیکه مددکاران اجتماعى را بیکار میکنند، و بیمارستانها را بخاطر عدم سود دهى تعطیل میکنند. اول مه روز اعتراض ماست به سیستمى که انگیزه فعالیت اقتصادی آن نه رفع نیازمندیهای متنوع و گسترده انسانها، بلکه سود سرمایه است. نظامى که رقابت در آن با تمام زشتى‌هایش سلطنت میکند. نظامى که اجبار انسانها به فروش نیروی کارشان شرط بقای هر روزه‌اش است. اول ماه روز اعتراض ماست به این نظام ضد انسانى!

اما اگر دنیا دست ما بود، کسى گرسنه نمى‌ماند، کسى بیسواد نمى‌ماند، کسى شب را در خیابان به صبح نمى‌رساند. از زاغه نشینى خبری نبود. هیچ کودکى از کمبود تغذیه جان نمى‌سپرد. استعداد و خلاقیت کسى بخاطر جایگاهش در تولید و تعلقش به طبقه اجتماعى خاصى نابود نمیشد. آرزوها و آمال انسانها بخاطر سود سرمایه به خاک سپرده نمیشد. آزادی بیان و عقیده قید و شرط و محدودیتى نداشت. جایى برای زن ستیزی در جامعه نبود. زن انسانى فرودست نبود. خرافات و جهل از جامعه رخت برمى‌بست. کسى برای تامین نیازمندیهای زندگى مجبور نبود مبارزه کند، جان بکند، اعتصاب کند. برخورداری از تمامى مواهب زندگى حق همگان بود و نه مزیت اقلیتى. کار فعالیتى خلاقانه بود و نه تلاشى کسالتبار و خسته کننده برای دریافت مزد و هر کس به اندازه نیازش از کلیه مواهب زندگى برخوردار میشد و به اندازه استعدادش به غنای جامعه مى‌افزود. اگر دنیا دست ما بود، تمام آحاد مردم از مواهب و دستاوردهای بشریت بهره‌مند میشدند. رشد خلاقیتهای انسانها، رشد دانش و علم و هنر و رفاه اجتماعى هر فرد پیش شرط رشد جامعه بود. این جهان وارونه را باید از قاعده‌اش بر زمین گذاشت. و این هدف جنبش کمونیسم کارگری است!

زنده باد همبستگى کارگران جهان!

مرگ بر سرمایه داری!

زنده باد سوسیالیسم!

حزب کمونیست کارگری ایران

فروردین ١٣٨٠- آوریل ٢٠٠١

======

این شروع کار ماست!

رویارویى کارگران صنعت نفت با رژیم اسلامى و موج اعلام همبستگى بخش هاى مختلف طبقه کارگر جهانى حقایق اساسى اى را تا همینجا تاکید کرده است.

با اولین جلوه اعتراض کارگران نفت، همه جا سرها میچرخد و نگاهها میخکوب میشود. کارگران نفت تکان خورده اند، آیا این آغاز انقلابى دیگر است؟ و این فقط سوال مشتاقان آزادى نیست. سوال همه است. همه جایگاه کارگر نفت در اقتصاد ایران را میدانند، همه موقعیت کلیدى کارگر نفت در راس جنبش کارگرى ایران را میشناسند، همه قدرت این بخش طبقه کارگر در ایران را درک میکنند. کارگر نفت همچنان در چشم همه “رهبر سرسخت” مبارزه براى آزادى در ایران است.

رویدادهاى اخیر بعلاوه درسى بود به همه کسانى که به خودآگاهى و همبستگى طبقاتى کارگران در سطح جهانى ناباروند. در پاسخ به کمپین حزب کمونیست کارگرى ایران در خارج کشور، صدها اتحادیه کارگرى با دهها میلیون عضو، از استرالیا تا آمریکا، از ژاپن تا آلمان و از ترکیه تا فرانسه، به میدان همبستگى با کارگران ایران پاى گذاشتند. قطعنامه هاى اعتراضى صادر کردند و به فراخوان تظاهرات علیه رژیم مرتجع اسلامى پاسخ مثبت دادند. این موج همبستگى سد سانسور را شکست، و رژیم اسلامى را به تناقض گویى و دلقک بازى انداخت. در شرایطى که دول دموکرات و متخصصین دفاع از حقوق بشر در جامعه غربى براى صدور یک سطر در محکومیت رژیم اسلامى صد بار استخاره میکنند و چرتکه میاندازند و بالاخره امتناع میکنند، بردن نام کارگر و امر همبستگى کارگرى کافى بود تا سیل اعلام حمایت کارگران کشورهاى مختلف سرازیر شود. وقایع اخیر امکان داد تا همه از این روزنه نگاهى به پتانسیل عظیم جنبش کارگرى جهانى بیاندازند.

رویدادهاى اخیر شاهد دیگرى بود بر این واقعیت که دوران تخطئه سوسیالیسم و کارگر و کمونیسم براستى به پایان رسیده است. تاثیرات تبلیغات و عوامفریبى هاى ضد سوسیالیستى رسانه ها و دستگاههاى مهندسى افکار دول غربى در هشت سال اخیر کاملا رنگ باخته. اکنون دیگر دوره خوشبینى به کار سوسیالیستى، دوران اعتماد به قدرت کارگر، دوران امیدوارى مردم به دخالتگرى کمونیسم است. عکس العمل فوق العاده مثبتى که تشکلهاى حزب کمونیست کارگرى در دل این کمپین از محیط فعالیت خود گرفتند و اشتیاقى که در سطوح مختلف براى شرکت در این جنبش همبستگى همراه و دوشادوش حزب وجود دارد، به سهم خود بر این واقعیت تاکید میکند.

و بالاخره، وقایع اخیر بر نقش کارساز یک سازمان متشکل و آگاه کمونیستى کارگرى تاکید کرد. شکل دادن به این موج همبستگى بین المللى و قرار دادن مبارزه کارگران نفت در مرکز توجه بسیارى از رسانه ها و مجامع مختلف در اقصى نقاط جهان بدون حرکت خستگى ناپذیر هماهنگ و با برنامه حزب کمونیست کارگرى در خارج کشور قابل تصور نبود. اینکه چنین صف حاضر و آماده اى براى پیشبرد این کمپین وجود داشت، ابدا تصادفى نیست. این جنبشى است که هویت سیاسى خود را با پافشارى بر تعلق کارگرى کمونیسم تعریف کرده است. این حزبى است که مبارزه طبقه کارگر را کلید یک دنیاى بهتر میداند. این سازمان در طول سالها بر مبناى این اعتقادات خشت به خشت ساخته شده است. هیچ چیز طبیعى تر از این نیست که در شرایطى که جریانات مختلفى در اپوزیسیون در پى منجى تراشى از میان آخوندهاى مغضوب و وعاظ از منبر افتاده و ملیون خانه نشین شده و جناح مکلاى خود رژیم اند، حزب کمونیست کارگرى به تحرک طبقه کارگر چشم بدوزد و آماده باشد که پرچم این مبارزه را هر جا و همه جا برافراشته تر کند. وقایع اخیر کمک کرد تا گوشه اى از قدرت تحزب کمونیستى کارگرى نمودار شود. این شروع کار ماست.

کارگران مبارز صنعت نفت، رفقا،
حتى اگر حرکت اخیر شما فورا مبشر انقلاب علیه رژیم کثیف اسلامى نباشد، شک نیست که این کارگرانند که شیپور انقلاب را در آینده اى نه چندان دور بصدا در خواهند آورد. شرط پیروزى اینست که اینبار طبقه کارگر در راس این جنبش بماند. آغاز شکست انقلاب ۵٧ آنجا بود که مهدى بازرگان و گله اى از دیگر عوامل ارتجاع اسلامى، به خرج رژیم سلطنت و با هلیکوپتر ارتش براى خواباندن اعتصاب و بیعت گرفتن با خمینى سراغ شما آمدند. اگر تجربه خونبار رژیم اسلامى یک درس داشته باشد، اینست که کارگر باید در صحنه سیاسى با حزب و افق و برنامه مستقل خود ظاهر شود. این اساسى ترین فراخوان ما به شما است.

از طرف دفتر سیاسى حزب کمونیست کارگرى ایران
منصور حکمت ٢۵ فوریه ٩٧
٭ ٭ ٭

انترناسیونال، ارگان حزب کمونیست کارگرى ایران – شماره ٢۴ – خرداد ١٣٧۶
مجموعه آثار منصور حکمت جلد هشتم صفحات ٣۶۵ تا ٣۶٧
انتشارات حزب کمونیست کارگرى ایران، چاپ اول نوامبر ١٩٩٧ سوئد ISBN 91-630-5761-1