علی خدایی مهره سوخته ✍️ اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)

کارگری

علی خدایی چندین سال در شورای عالی کار؛ به اصطلاح نماینده کارگران بود. او در پای میز مذاکره هیچگاه از قدرت کارگران که بیرون از اتاق مذاکره منتظر نتیجه بودند استفاده نمیکرد؛ بلکه همچون رابینهود با استعداد و توان خود پای میز مذاکره می نشست! این کارمند “انتصابی”، کاملا آگاهانه این روش چانه زنی را قبول داشت و دارد؛ چرا که از آمدن کارگران و بازنشستگان به کف خیابان میترسد. او در یک سخنرانی میگوید 《ما وظیفه داریم به دشمنان خارجی اعلام کنیم که ما برای شکم انقلاب نکردیم که امروز بخاطر از دست رفتنِ مزایای رفاهی و کوچک شدنِ سفره خود در مقابل نظام خود بایستیم》(ایلنا ۱۶ بهمن ۱۴۰۰). در حقیقت او حاضر است دستمزد کارگران نه تنها برابر با سبد معیشت بلکه متناسب با نرخ تورم هم افزایش نیابد؛ چرا که “نظام” میگوید《قادر به پرداخت آن نیست》 و کارگران و بازنشستگان نباید “بخاطر از دست رفتنِ مزایای رفاهی و کوچک شدنِ سفره خود” به کف خیابان بیایند!
با تصویب افزایش حقوقهای ظالمانه ۲۷٪ و ۲۱٪  برای سال ۱۴۰۲ علی خدایی گفت “اگر چه افزایش حقوقها پایین تصویب شده اند ولی وزیر کار وعده داده است که سال آینده تورم کنترل خواهد شد و در غیر این صورت با بالا رفتن قیمتها، حقوقها نیز افزایش مییابند”. این گفته مضحک او بقدری فریبکارانه بود که حتی بسیاری از طرفداران او اعتراضشان در آمد. در سال ۱۴۰۲، کمر کارگران و بازنشستگان بیشتر از پیش زیر بار گرانی و تورم خم شد ولی از افزایش حقوق خبری نشد!!! و علی خدایی هر روز و هر ماه (طبق گفته منابع خبری) پیگیر عدم انجام تعهد وزیر کار بود! اما اکنون شاهدیم که وزیر کار برای تعیین حداقل دستمزد سال ۱۴۰۳ این نماینده انتصابی خود را به جلسات شورا دعوت نکرده است.
علی خدایی در سوم اسفند ۱۴۰۲ در یک‌ مناظره تلویزیونی با فردی با نام شهرایینی (به نمایندگی از طرف دولت) شرکت کرد. شهرایینی با شیوه شارلاتانیسم کاملا از سرمایه داران و “نظام” دفاع نمود که نقد گفته های او خارج از این مقوله است.
در این مناظره، خدایی که میدانست که دیگر آب از سرش گذشته معضلات جامعه و ناعدالتی ها را که عامل آنها “نظام” میباشد (البته بدون اشاره به نظام) به نقد کشید.
علی خدایی که در هیچ سالی نتوانست (و نخواست) در شورای عالی کار حداقل دستمزد را “متناسب با نرخ تورم” به کرسی بنشاند، حال که از این شورا به بیرون پرتاب شده، برای کسب وجه در بین کارگران و بازنشستگان، خواهان افزایش حداقل دستمزد برابر با “سبد معیشت” شده است. در حقیقت او میگوید حداقل دستمزد باید از ۸ میلیون تومان به ۲۰ میلیون و دویست هزار تومان (سبد معیشتی که کمیته دستمزد محاسبه کرده) برسد یعنی حداقل دستمزد دو و نیم برابر شود.
خدایی بعد از سالها؛ تازه حرف دل ما را میزند. اما او یک جامعه شناس نیست که فقط بگوید: “حداقل دستمزد باید برابر با سبد معیشت باشد”، او بعنوان یک فعال کارگری باید مشخص کند که این مبلغ ۲۰ میلیون و دویست هزار تومان چگونه به دست کارگران و بالتبع بازنشستگان میرسد؟ آیا با مناظره های تلویزیونی؛ “نظام” حداقل دستمزد را به این مبلغ میرساند؟ “نظامی” که حداقل دستمزد را متناسب با نرخ تورم افزایش نمیدهد، آیا آنرا برابر با سبد معیشت افزایش میدهد؟ سخن گفتن از چنین مبالغ بالا (نسبت به حداقل دستمزد کنونی) و چرب و چیلی و ندادن رهنمود برای کسب آنها؛ فقط عوامفریبی میباشد.
حکومت هر ساله فقط برای فریبکاری؛ مبلغ ناچیزی را به حداقل دستمزد و حقوق بازنشستگان اضافه میکند. تجربه نشان داده است نه مناظره های پر هیاهوی تلویزیونی، نه نامه نگاری و نه ملاقات با مسئولین، هیچکدام نمیتوانند حقوقها را متناسب با نرخ تورم و یا برابر با سبد معیشت افزایش دهند. کارگران و بازنشستگان تنها با اعتصابات و یا با حضور در کف خیابان میتوانند به افزایش حقوقهای مورد نظر خود برسند (همچون بازنشستگان تامین اجتماعی که در سال ۱۴۰۱ به کف خیابان آمدند تا توانستند افزایش حقوق ۳۸٪ شیرینی را به چنگ آورند).
علی خدایی این مهره سوخته شورای عالی کار باید بداند که با حرف زدن کارگران و بازنشستگان به خواسته خود نمیرسند، آنها سالهاست که سخنرانان شیرین سخن و دلسوز دیده اند. او (بقول خودش در این مناظره) نماینده کارگران و بازنشستگان تامین اجتماعی است ضمن اینکه نماینده حقوق بگیران نیز میباشد!! او هرگاه (بعنوان نماینده) فراخوان یک تجمع برای کارگران و بازنشستگان را داد، در حقیقت پذیرفت که در کف خیابان خواسته ها بدست میآیند، آنگاه میتوان قبول کرد که او یک فریبکار نیست بلکه براستی همراه، دلسوز و نماینده واقعی کارگران و بازنشستگان است.
هفتم اسفند ۱۴۰۲