اصغر کریمی برگزاری مناظره را مشروط به پذیرش اتهامات خود کرده است!؟ – علی جوادی

مقالات

دیدنی است! رفیق اصغر کریمی پس از دریافت دعوت علنی من از ایشان طی یادداشتی با خود بزرگ بینی و تفرعن خاصی، که مشخصه شرایط عادی روحی ایشان نیست، بار دیگر این اتهام مضحک را مطرح کرده است که نقد نقطه نظرات حمید تقوایی و سیاستهای تشکیلاتی گرایش راست در حزب برابر با “هم صدایی با تبلیغات نخ نمای جنگ سردی علیه کمونیستها” است. در پایان نیز تاکید کرده است که “علی جوادی لازم است این اتهامات را علنا پس بگیرد و از حزب معذرت بخواهد. برقراری هر نوع رابطه ای با ایشان از جمله بررسی پیشنهاد مناظره موکول به این امر است.”
ذکر چند نکته ساده در پاسخ به اظهارات رفیق اصغر کریمی ضروری است:
۱-پاسخ ایشان نوعی فرار به جلو است، دست پیش گرفته است تا شاید پس نیفتد. اصغر کریمی میتوانست در یک فرصت برابر تلاش کند تا اتهامات خود را اثبات و شاید دیگران را قانع کند. ظاهرا نیازی به اقناع کسی نمی بینند. اتهام میزنند. مقررات و اصول سازمانی را زیر پا میگذارند. تنبیه تشکیلاتی میکنند و دسته کر مشوقشان هم هورا میکشد. چه دنیای زیبایی!
۲-من از ایشان تقاضای “رابطه ای” نکردم، تقاضای “مناظره” سیاسی کردم. معمولا افراد نیز با مخالف سیاسی خود مناظره و جدل میکنند. برگزاری مناظره و جدل سیاسی هم در دنیای متمدن مستلزم رابطه خاصی نیست. کافی است ایشان فرصت کنند و نگاهی به اطراف خود بیندازند و مناسبات احزاب و جنبشهای سنت دار را مشاهده کنند.
۳-اصغر کریمی برگزاری “بررسی” مناظره (بررسی و نه انجام مناظره – چقدر فروتنانه) را مشروط به پذیرش اتهام “جنگ سردی” این گرایش از جانب من کرده است، مساله ای که خود موضوع مورد مناظره و جدل سیاسی طرفین است. آیا ایشان مخاطب خود را فاقد هر گونه شعور سیاسی فرض کرده است؟ من برای مناظره با ایشان هیچ قید و شرطی نگذاشتم. همانطور که در مناظره با هیچ فرد راست و ضد کمونیستی هیچ قید و شرطی سیاسی نمیگذارم. این رفتار موژیک وار هیچگاه جایی در سنت کمونیسم کارگری نداشته است.
۴-من پس از آنکه اصغر کریمی در ظرفیت شخصی و بدون پست و مقام تشکیلاتی مطلبی در صفحه فیسبوک خود در این رابطه نگاشته بود، از ایشان دعوت به مناظره کردم. من از نویسنده ای که مطلب “شاداب به شادابی حزب” را در مقایسه و یا بهتر بگویم در مقابله با “محکم به محکمی حزب” منصور حکمت نوشته است، دعوت کردم. از قرار اشتباه کردم. پاسخ ایشان گویای ضرب المثلی است که میگوید، از شخصی برای شام دعوت شد اما طرف پیژامه و مسواک خود را نیز آورده بود.
۵-آیا اصغر کریمی بخاطر دارد که سیاست منصور حکمت در مورد اپوزیسیون اینگونه فورموله شده است: ما “با مخالف سیاسی خود بحث میکنیم”؟ آیا اصغر کریمی فقط با آن “مخالف سیاسی” بحث میکند که از گل نازکتر خط سیاسی ایشان را نقد نکرده باشد؟ یا اینکه ایشان خود را مختار میداند که هر اتهامی و هر کذبی را برای توجیه سیاستهای راست تشکیلاتی خود پرتاب کند و یک طرفه نیز به قضاوت برود؟ یا شاید دوران سیاستهای کمونیستی حکمت در این حزب تماما به پایان رسیده است؟ کدامیک؟
۶-بگذارید برای لحظه ای هم که شده خود را در تبلیغات کاذب و اتهمات ناروای ایشان اسیر شویم. من از ایشان می پرسم: بر مبنای کدام قطعنامه و مصوبه حزبی پاسخ نقد “جنگ سردی”، “راست”، ناسیونالیستی” و … اقدام انضباطی و تنبیه تشکیلاتی است؟ اصغر کریمی نمیتواند این سیاست منصور حکمت را با هر میزان گرد و خاک لاپوشانی کند که: “مخالفت سیاسی، هر قدر با لحن تلخ و سرد و خصومت آمیز همراه باشد، تا وقتی سیاسی است، هیچ پاسخ تشکیلاتی نمیخواهد. اگر کسی بنویسد فلان کمیته یا مقام حزب راست، چپ، رفرمیست، ناسیونالیست و غیره است و باید برکنار شود و غیره، کار خلافی نکرده است، باید پاسخ داد.” (منصور حکمت – نامه دبیر شماره ۱)” مشکل شاید اینجاست که اصغر کریمی همانطور که وجود گرایشات متفاوت اجتماعی در جنبش توده ای برای سرنگونی رژیم اسلامی برسمیت نمی شناسد، وجود گرایش راست و چپ در حزب کمونیست کارگری را نیز برسمیت نمی شناسد.
در پایان دوست دارم چند کلمه ای هم در مورد اتهام سخیف “جنگ سردی” بگویم. مدتی است که ایشان و برخی از دوستان حزبی در مقابل هر بحثی این اتهام را به طرف ما مدافعین خط کمونیستی حکمت در حزب پرتاب میکنند. جفت پاهایشان را در یک کفش کرده اند و میگویند به ما “اتهام” زده شده است، “اتهام جنگ سردی” زده شده است. اما به واقعیت که نگاه میکنید بیشتر نوعی خود زنی شرقی و شیعی را مشاهده میکنید. زنجیر بخود میزنند تا کشتن شمر را توجیه کنند.
آیا هر نقد کمونیستی – کارگری به سیاستهای بوروکراتیک گرایش راست در حزب مصداق یک سیاست “جنگ سردی” است؟ ایشان حتما شنیده اند که کمونیسم در جامعه معاصر بسترهای اجتماعی و طبقاتی و شاخه های متفاوتی دارد. کمونیسم بورژوایی، کمونیسم غیر کارگری و کمونیسم کارگری نمونه های شناخته شده و مطرح آن هستند. آیا نقد سیاستهای بورکراتیک کمونیسم بوروژایی و کمونیسم غیر کارگری و دفاع از اصول سازمانی خط حکمت در مقابل این گرایشات این روزها دیگه “هم صدایی با …” نام گذاری شده است؟
من هنوز نمیخواهم – شاید هم نمیتوانم این سقوط سیاسی و شخصی را باور کنم! به امید سلامتی و آرزوی روزهای بهتر برای رفیقی قدیمی و دوست داشتنی!
علی جوادی
۲۳ فوریه ۲۰۲۱