ضمن حمایت پرنسیپی مان از این فرم مطلوب تشکیلات توده ای کارگران، هنوز چک سفید بدست هر مجمع عمومی و هر شورائی نمیدهیم- عباس گویا

کارگری

بحث بر سر سندیکا یا مجمع عمومی که ریشه در وجود تشکلی محفلی در مقابل یک تشکل توده ای در هفت تپه دارد، بحثی زمینی است. در مورد “سندیکا” حرف زیادی نمیشه زد. مدافعین آن در بهترین حالت رفرمیست اند، توده ایست اند. اما مدافعین مجمع عمومی نیز دیمی و کورکورانه هر تجمعی از کارگران را که شورای اسلامی *مستقیما* در آن دخالت ندارد “مجمع عمومی” مینمامند. آخر این چه “مجمع عمومی* است که نمایندگان و سخنگویانش طی چند سال گذشته نه تنها عوض نشده اند که *خود گماشته اند*. باباهه، خنیفر، اصن تو کارخانه نبود، اخراجش کردند، رفته “بنمایندگی” از کارگران در دفتر رئیسی با حکومت بر سر اعتصاب نکردن مذاکره میکند.
ثانیا حتی اگر مجمع عمومی بطور ارگانیک شکل گرفته باشد و نمایندگان ارگانیک داشته باشد ما ضمن حمایت پرنسیپی مان از این فرم مطلوب تشکیلات توده ای کارگران هنوز چک سفید بدست هر مجمع عمومی و هر شورائی نمیدهیم. هر چه باشد شورا و مجمع عمومی صرفا ظروف تشکیلاتی هستند، محتوای عملکردشان را تعیین نمیکنند. قظعا شورا و مجمع عمومی __ که در اصل فرم کنگره ای شورا را دارد __ بهترین زمینه برای عروج گرایش سوسیالیستی است اما نهایتا باید عملکرد را دید. روی پیشانی هر مجمع عمومی نوشته نشده است “سوسیالیست”. در جنبش اشغال وال استریت که جنبشی صد در صدی متکی به فرم تشکیلاتی شورائی و مجمع عمومی بود دیدیم که خط سازشکار لیبرال _ رفرمیستی غالب بود. مجمع عمومی هنوز میتواند مورد نقد سیاسی قرار بگیرد. نهایتا گرایشهای موجود در یک مجمع خاص عملکرد آن مجمع را تعیین میکنند. ما نمیتوانیم کمبود گرایش سیاسی سوسیالیستی کارگری، کمبود حضور فعالین سوسیالیستی کارگری در مجمع عمومی را با تقدیس فرم آن جبران کنیم. این روش — دستی در کار نداشتن و به به و چه چه کردن — روشی عافیت طلبانه است که متاسفانه حکمتیست ها و حککا روی آن میکوبند. روش ما سوسیالیستهای کارگری نیست

دوم: خنیفر عضوی از جمع متشکل *حکومتی* مسلمان عدالتخواه بسیجی است که توسط محسن صباعی یکی از سر دسته های دانشجویان مسلمان بسیجی هدایت میشود. مسلم چشمه خاور، یوسف بهمنی و امید و … اعضای دیگر این باند هستند. آخر کدام مجمع عمومی این بسیجی ها را مادام العمر بعنوان سخنگو و نماینده خود انتخاب کرده؟ این خر مرد رند کنی ها را فقط نابخردان مدعی کمونیسم باور، تبلیغ و معتبر میکنند. راستش بخش دوم پست قبلیم از سر حککا و حکمتیست ها زیادی است. باید به خصوصا حکمتیستهای غیر رسمی گفت دست از هورا کشیدن برای دانشجویان مسلمان عدالتخواه بردارید، کمونیسم و سوسیالیسم و حتی منافع *صنفی* کارگری پیش کش تان. شما به راه توده ایستها افتاده اید.