یک بارهم شده، مدافع قاتلان مردم ایران نباشید! – محمد آسنگران

مقالات

خطاب به خانم مسیح علینژاد:
آیا امکان دارد اشتباهی هم شده یک بار در زندگیت مدافع قاتلان مردم ایران نباشید!
امروز دیدم مسیح علینژاد پاسخی به فائزه رفسنجانی داده و پدر او را ویرانگر ایران و آمر کشتار مخالفین معرفی کرده است. تا اینجای کار مشکلی نیست.
بخشی از حرف مخالفین جمهوری اسلامی را با تاخیر دو دهه تکرار کرده است.
او از فائزه رفسنجانی خواسته پدرش را نقد کند. اما خودش در کنار رضا پهلوی نشسته است که پدرش و پدر بزرگش قاتل و دیکتاتور بوده اند. این شازده نه تنها نقدی به آنها ندارد، بلکه مدافع سینه چاک پدر و پدر بزرگش است.! از این هم بد تر خود خانم علینژاد مدافع سیاستهای پدر و پدر بزرگ همفکر جدیدش شده است.
خانم علینژاد میداند که گفتن نصف حقیقت یک دروغ بیشرمانه است و اینحا باید گفت یک کلاه برداری آشکار به سبک ژورنالیستهای نان به نرخ روز خور‌ است.
سوال این است اگر قرار است عدالت در مورد همه یکسان باشد چرا کشته شدگان دوره رضا شاه و محمد رضا شاه از منظر مسیح علینژاد همین عدالت شامل حالشان نمیشود و از رضا پهلوی نمیخواهد همین کار را بکند؟ در حالیکه رضا پهلوی به سبک فائزه رفسنجانی و حتی گستاخ تر از او و طولانی مدت تر از او همچنان از اعمال جنایتکارانه پدر و پدر بزرگش دفاع میکند و خانم علینژاد در این مورد نه تنها ساکت بلکه با او همصدا شده است و علیه مخالفین شاه دست به لیچار گویی زده است؟
باید به خانم علینژاد گفت مگر اعدام گلسرخی و جزنی و شکنجه های ساواک و کشتار صدها و هزاران فعال سیاسی و شکنجه کردن هزاران مخالف رژیم شاه، جنایت و قتل نبودند که شما از اعمال شاه دفاع میکنید و نوید احیای آن جهنم را میدهید؟
آیا قرار است یک بار دیگر مردم از ترس عقرب به مار غاشیه رضایت بدهند؟
اینجا و در مورد دفاع از اعمال رضا شاه و محمد رضا شاه خانم علینژاد همان کاری را میکند که فائزه رفسنجانی و رضا پهلوی کرده اند. اتفاقا در دوره های متفاوتی از سیاست و اعمال پدران جنایتکار آنها دفاع کرده است.!

چرا خانم علینژاد اینجا در کنار نظام سلطنت و قاتلان ایستادن را برای خود افتخار میداند؟ وقتیکه او از فائزه رفسنجانی میخواهد که پدرش را جانی و ویرانگر ایران معرفی کند، با چه منطقی همزمان با این درخواست از دختر رفسنجانی در کنار سلطنت طلبان و رضا پهلوی می ایستد و جنایات و کشتار دوره شاه را قابل دفاع میداند!
این یک بام و دو هوا تنها اپورتونیسم او را عیان نمیکند. بلکه این تکرار همان سیاست و روش شنیعی است که او قبلا از اصلاح طلبان دفاع میکرد و همزمان در مقابل اپوزیسیون رادیکال و چپ می ایستاد. چند سالی طول کشید تا در خارج از کشور از این شغل ناشرافت مندانه دست بردارد.
اما تنها کاری و تنها “تغییری” که کرد این بود از سالن اصلاح طلبان به سالن سلطنت طلبان مهاجرت کرد. از کنار فائزه خانم دوستش، بلند شد و به سالن سلطنت طلبان رفت و در کنار رضا پهلوی نشست. دست بردار دفاع از خاتمی شد و مدافع “دستاوردهای مدرن و حقوق زنان” در دوره شاه شد. این تمام “تغییر”ی است که او کرده است.
انصافا باید گفت “تغییر” رضا پهلوی و فائزه رفسنجانی بیشتر از خانم علینژاد بوده است. زیرا آنها فقط دفاع از اعمال پدران خود را در پرونده دارند. این خانم پرونده دفاع از هردو جنایتکار ( رفسنجانی و محمد رضا شاه) را در پرونده خودش ثبت کرده است.
بیش از دو دهه طول کشید که این خانم بگوید “اشتباه” کرده است که از اصلاح طلبان حکومتی دفاع نموده، اما در همین دوره “تغییر” اش چند ماه طول نکشید که خودش را مدافع رژیم شاه معرفی کرد.!
این دودوزه بازی و دنبال جنایتکاران راه افتادن و از قاتلان مردم دفاع کردن و در زیر عبای آخوند و شنل سلطنت جا گرفتن، شغل ثابت و همیشگی خانم مسیح علینژاد بوده است. این نوع دغل بازان و مدافعان جنایتکاران را باید بیش از این افشا و رسوا کرد.
در جامعه آلمان هر کسی مستقیم و غیر مستقیم از اعمال و سیاستهای هیتلر دفاع کند او را راسیست و فاشیست میدانند. اما خانم علینژاد یک جا دفاع از اعمال دو جنایتکار و دو هیتلر تاریخ ایران را در پرونده دارد و همچنان با پررویی تمام مدعی است!