یک پیمان ضد مردمی، سلطه طلبانه و سرکوبگرایانه – علی جوادی

مقالات

این مطلب در آغاز طرح پیمان ۲۵ ساله چین و حکومت اسلامی نگاشته شده است و در این شرایط که گامهای معینی در امضا و پیشبرد این توافقنامه برداشته شده است، مجددا باز نشر میشود.

پرسش: معاهده ٢۵ ساله دولت چین با حکومت اسلامی در هفته اخیر به صدر اخبار آمد. این قرارداد شامل چه مواردی میشود و چرا جمهوری اسلامی بر اجرای این قرارداد اصرار دارد؟
علی جوادی: باید از یک معاهده احتمالی و نه یک توافقنامه رسمی صحبت کرد. از قرار این توافقنامه به امضای هیات دولت اسلامی حاکم بر ایران رسیده است و متن پیشنهادی به دولت چین برای تایید ارائه شده است. تصورشان این است که امضای آن تا پایان سال جاری به طول خواهد انجامید.
البته جزئیات این توافقنامه کاملا نا روشن و بعضا محرمانه است. اما در کلیات، این قرار داد توافقاتی را در سه عرصه اقتصادی، سیاسی و نظامی در بر میگیرد. ٢٨٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری در حوزه نفت و گاز و ١٢٠ میلیارد دلار در عرصه توسعه زیرساختی، صنعتی، بانکی و اطلاعاتی. و در نتیجه این توافقنامه چین به یک خریدار ثابت نفت ایران تبدیل میشود. در عرصه نظامی و امنیتی نیز روسیه بطور جانبی وارد این توافقات میشود. از قرار چین امکان حضور نظامی در سواحل جنوبی ایران و روسیه نیز به برخی از پایگاههای نظامی و هوایی کشور دسترسی پیدا خواهد کرد. در عوض این کشورها نیز متعهد به تقویت امکانات پدافند هوایی، اطلاعاتی و تقویت بنیه نظامی و سرکوبگرایانه حکومت اسلامی میشوند. بر اساس این توافقتنامه حکومت اسلامی به یک متحد استراتژیک چین و روسیه تبدیل میشود.
حکومت اسلامی در شرایط بسیار بحرانی ای قرار دارد. از یک طرف در محاصره مردمی است که حکم به سرنگونی اش داده اند و از طرف دیگر در عرصه بین المللی در کانون یکی از کشمکشهای عمده جهانی قرار دارد. هدف اساسی رژیم از این معاهده در یک کلام وقت خریدن و تداوم عمر سیاه حکومت اش است. جوانب اقتصادی آن اساسا تحت الشعاع جوانب سیاسی و نظامی آن قرار دارد. برای این اوباش اسلامی اقتصاد کماکان “زیر بنای الاغ” است. بر این تصور باطلند که معاهدات این چنینی میتواند ضامنی برای بقاء حکومتشان باشد.
پرسش: بخشی از نیروهای اپوزیسیون ایرانی به این معاهده “ترکمنچای چینی” میگویند و از به باد دادن “منافع ملی” صحبت میکنند. از آن طرف اسحاق جهانگیری وعده “خیر و برکت” این معاهده را بمردم میدهد و کیهان شریتعمداری نیز از همکاری های چین و روسه و جمهوری اسلامی “نظم نوین جهانی” را نتیجه گرفته است. ارزیابی شما از عکس العملهای تاکنونی چه از جانب رژیم اسلامی و چه از جانب نیروهای ناسیونالیست در اپوزیسیون چیست؟
علی جوادی: “خیر و برکت” و “نظم نوین جهانی”، دیدنی است. سراب چند روز تداوم عمر کثیف رژیم اسلامی این جنایتکاران را به هذیان گویی های بسیاری وادار کرده است. این اراجیف شباهت زیادی به تبلیغات جورج بوش در دوره حمله به عراق دارد. شباهتی مضحک! آنها هم “نظم نوین جهانی” را وعده داده بودند، دیدیم چه مخروبه ای از عراق بجای گذاشتند. واقعیت این است که رژیمی در سراشیبی سقوط است به هر خس و خاشاکی متوسل میشود. این رویدادها اما لحظاتی گذرا در سیر سقوط محتوم رژیم اسلامی است.
“خیر و برکت” از رژیمی که حتی حقوق پنج برابر زیر خط فقر کارگران را ماهها پرداخت نمیکند، کمی زیادی لوکس و اسلامی است. تحمیل فقر و فلاکت به توده های مردم کارکن یک رکن سیاست استراتژیک این رژیم است. “نظم نوین جهانی” برای رژیمی که امروز را میخواهد به زور فردا برساند زیادی کودنانه است. هرگونه بهبودی در زندگی مادی مردم تنها و تنها حاصل تلاش و مبارزه متحدانه آنها است.
تبلیغات و نقطه عزیمت نیروهای ناسیونالیسم ایرانی کوچکترین ربطی به منافع و مصالح توده های مردم کارگر و زحمتکش ندارد. این توافقنامه احتمالی ربط چندانی با توافقنامه ترکمن چای و گلستان قاجار ندارد. همانطور که ربطی به توافقنامه محمد رضا شاه برای “واگذاری” بحرین ندارد. این یک پیمان منطقه ای از جنس پیمان سنتو است. حکومت اسلامی را به درجاتی به یک متحد استراتژیک چین و روسیه تبدیل میکند، همانطور که حکومت پهلوی ایران را به یک متحد استراتژیک آمریکا و ناتو تبدیل کرد.
“منفعت ملی” اما تماما پوچ و عوامفریبانه است. وجود خارجی ندارد. طبقاتی مختلف اجتماعی دارای منفعت یکسانی نیستند. منفعت طبقاتی اما واقعی و حقیقی است. آنچه که ناسیونالیستها از آن به عنوان “منفعت ملی” نام میبرند در حقیقت چیزی جز منفعت طبقه حاکمه ایران و در اینجا مشخصا رژیم اسلامی نیست. در تبلیغات این جریانات از قرار رژیم اسلامی “چوب حراج به منابع ملی” زده است. آیا خواهان سهم بیشتری از این توافقات برای رژیم اسلامی اند؟ گویا دلسوزان اقتصادی رژیم اسلامی اند. تفاوت نقد رضا پهلوی و احمدی نژاد در این زمینه به سختی قابل تمایز است.
پرسش: یک موضع فعال کمونیستی-کارگری در برخورد به این معاهده و پیامدهای احتمالی اجرای آن شامل چه جنبه هایی میشود؟
علی جوادی: از نظر من رئوس یک موضع گیری کمونیستی – کارگری در قبال این توافقنامه احتمالی به قرار زیرند:
۱-این یک پیمان ضد مردمی، سرکوبگرایانه و میلیتاریستی و ناقض اراده آزاد مردم است.
۲-رژیم اسلامی حکومت مشروع مردم در ایران نیست، هر گونه قرارداد و توافقی با این حکومت فافد هر گونه مشروعیتی از جانب توده مردم و ما در تحولات آتی است.
۳- مفاد بسیاری در این توافقنامه سری نگهداشته شده اند. ما هر نوع دیپلماسی سری را محکوم میکنیم.
این پیمان چنانچه امضا شود و حکومت چین به آن پایبند شود، بر خلاف تصورات پوچ سران و مدافعان رژیم اسلامی ضامنی برای بقاء رژیم اسلامی نخواهد بود. همانطور که پیمان سنتو و وجود ۶٠ هزار مستشار نظامی و امنیتی آمریکای و اسرائیلی نتوانست رژیم پهلوی را حفظ کند. شیشه عمر رژیم اسلامی در دست توده های مردم سرنگونی طلب است. این مردم برای سرنگونی رژیم اسلامی به میدان آمده اند. روز شیرین سرنگونی حکومت اسلامی دور نیست!