اعلام جنگ علنی حکومت علیه کارگران – سیاوش دانشور

کارگری

اظهارات اینروزهای سران حکومتی و روسای قوه قضائیه رژیم علیه کارگران به تنهائی اعلام سند ورشکستگی این نظام است. تصور کنید رئیس دستگاه قضائیه یک مملکت و دادستان کل کشور بدو بدو جلو میکروفون بیایند و راجع به اعتراض کارگری هشدار دهند، رجز بخوانند و تهدید کنند! این قدرت پوشالی که هزاران وردست و انواع نیروی سرکوب و جاسوس و اطلاعاتی و لمپن در اختیار دارد، آنچنان از اعتراض رادیکال کارگران قالب تهی کرده‌اند که هذیان میگویند و حواسشان نیست که این “قدرتنمائی” قوه قضائیه بیان وارونه اعلام وحشت از امواج توفنده مبارزات کارگری است.

ابراهیم رئیسی، رئیس جنایتکار قوه قضاییه، برای توجیه سرکوب فعالین کارگری و اعتصابات کارگران، اعلام کرد: “برخی در پوشش اعتراضات کارگری، اهداف دیگری را دنبال می‌کنند”! بدنبال او دادستان کل کشور گفت: “عواملی پول گرفته‌ بودند و می‌خواستند ماجرای هفت‌تپه را به آشوب بکشند”! سپس معاون قضائی دادستان کل کشور، سعید عمرانی، همین هجویات را تکرار کرد و از رشادت بازجوها برای پرونده سازی با عنوان “تدبیر و زیرکی و هوشیاری مقامات قضایی، انتظامی و امنیتی” یاد کرد که موفق شدند فعالین کارگری که در اجتماع علنی و کوتاه اول مه در مقابل مجلس شرکت کرده بودند را “شناسائی و دستگیر” کنند! بزعم این نابغه ها، این فعالین کارگری “برای ایجاد آشوب پول گرفته بودند”! جناب معاون دادستان، این شَرلوک هُلمز اسلامی با اتکا به “آمار و اسناد و مدارک مُتقن” – لابد نوع طراحی سوخته- از کشف توطئه کارگران اضافه کرد: “اکنون همه مردم و مسئولان منطقه قدردان زحمات دادستان و دستگاه قضایی هستند”!

دستگاه فاسد قضائی مملکت و عناصر دانه درشتش یک به یک جلو می آیند تا رشادت خود و زیر مجموعه شان را در دستگیری تعدادی کارگر و فعال علنی در یک اجتماع کوتاه حدوداً نیم ساعته و علنی روز کارگر، و یا تلاش نخ نما و مسخره شکنجه و سناریو نویسی برای فعالین و نمایندگان کارگران هفت تپه را بعنوان “قدرت نظام” نشان دهند! اینها اینروزها کشیمنی و کیلوئی در بیدادگاههایشان حکم زندان میدهند، برای تحقیر کارگر و بزعم خودشان برای کوچک کردن تصویر اجتماعی کارگر در جامعه برایشان بسان بردگان دوران باستان حکم شلاق صادر میکنند، تا شاید نظم بردگی اسلامی احساس امنیت کند. این اعلام جنگ عریان و علنی حکومت و قلدری قضائی و امنیتی علیه کارگران و فعالین جنبشهای اجتماعی، قرار است گردن کج کردن شان در دیپلماسی و مذاکرات با دولتها را جبران کند. این نشان قدرت نیست، نشان فلاکت و وحشت رژیم اسلامی از پتانسیل اعتراض و اعتصاب و برآمدهای توده ای کارگری است. این دست پیش گرفتن برای پس نیافتادن است. این تهدید توخالی قدرتی فاسد و نامشروع علیه نیروئی است که میان جامعه و جنبشهای رفع تبعیض معتبر است، حامیان وسیعی دارد و آینده آز آن اوست.

کجا بورژوازی جنبش انقلابی طبقه کارگر را به دشمنان “کشور و مُلک و مملکت” نسبت نداده است؟ کجا سرمایه دار و دولت طبقات حاکمه و فلسفه قضا و قانون بورژوائی علیه کارگر و ارمان کارگری نبوده است؟ تعدادی طفیلی، بیکاره، استثمارگر، آدمکش و عقب افتاده که از قَبَلِ کار کارگر به نان و نوا و مقام و منزلت رسیدند، کسانی که تمام جلال و جَبَروت و فیس و افاده‌شان را مدیون کار کارگران هستند، کسانی که فساد و دزدی و اتهام وابسته به این و آن سازمان جاسوسی در پرونده نزدیکترین افراد و وابستگانشان هست؛ اینها کارگر را متهم به پول گرفتن برای آشوب میکنند! واقعاً باید خجالت بکشید! کارتان به مسخره بازی و هذیان گوئی محض کشیده است. این قلدرمنشی سران حکومت علیه کارگران، این دولتی که از بخشی از شهروندانش میترسد و پیشاپیش برایشان پرونده میسازد تا ساکت شان کند، دارد میگوید که گورکن‌اش کیست و بسیار هم آشکار میگوید. ناچار است بدلیل حقانیت اعتراضات کارگری با یکدست ظاهرا از آن دفاع کند اما با دست دیگر به مقابله با “برخی” بیاید که این اعتراضات را به “آشوب” میکشند! “برخی” ای وجود ندارد، این نفس اعتراض و اعتصاب است که نفس اینها را بریده و توجبه سرکوب برایش دست و پا میکنند. این اظهارات سران قوه قضائیه در متن اوضاع بحرانی حکومت، اعلام جنگ علنی دولت اسلامی سرمایه داران علیه اعتراض و اعتصاب کارگری و افق و راه حل کارگری است. این یک چراغ سبز به دولتهای اروپائی و آمریکا و یک همنوائی وسیع تر با منافع کل طبقه سرمایه دار در ایران است. اینها اگرچه هذیان میگویند و پیشاپیش برای ایجاد رعب و وحشت پرونده سازی میکنند، با اینحال ترس شان موجّه و بجاست، جنبش انقلابی و سوسیالیستی طبقه کارگر برای بگور نهادن دولت اسلامی و نظام کثیف سرمایه داری مبارزه میکند. نسلها از بورژواها با همین ادبیات و بعناوین مختلف علیه کارگران و جنبش رهائیبخش‌شان تلاش کردند، دولت اسلامی غرق شده در بحران نیز همین کار را میکند، اما بجائی نمیرسد. این اقدامات تنها نفرت جامعه و جنبش کارگری را از کل دم و دستگاه سرمایه عمیق تر میکند. کارگران این تعرضات سرمایه و حکومتش به همکارانشان را بی پاسخ نخواهند گذاشت.