بیدادگاه های رژیم اسلامی،اثبات جنایت هیئت حاکمه! – پدرام نواندیش

مقالات

دردنیای پر از تلاطم امروز،علیرغم تلاش دولتهای بورژوازی مبنی بر پنهان کاری نقش این دولتها درجرم و جنایتی که هر لحظه و در ابعاد گسترده در حال وقوع است،اما به هر حال به واسطه شبکه ها و شریان های ارتباطی که به ابزاری برای به هم پیوستن سیل عظیم کارگران و توده های کارکن جامعه تبدیل شده است،بخش هایی هر چند کوچک، از چپاول و غارتگری،تروریسم و آدم کشی این دولت ها،در معرض نگاه مردم جامعه قرار میگیرد. نگاه و برخورد دولت بورژوازی با پدیده هایی همانند دزدی،آدم کشی وترور،دوگانه است و نتیجتا تشکیل دادگاه هایی هم برای محاکمه متهمانی در این رابطه نمیتواند بدون در نظر گیری منفعت طبقاتی بورژوازی باشد .
دولت های فاشیستی و دیکتاتوری های نظامی که پاسخ بورژوازی به بحران سیاسی این نظام است،همواره موجد تشدید فضای جرم و جنایت و آدم کشی در جامعه تحت حاکمیت این دولت ها هستند . بر خورد دو گانه جمهوری اسلامی به عنوان یک دولت فاشیست بر آمده از سرکوب خونین انقلاب ۵۷ ،به پدیده های جرم و جنایت،دزدی و دیگر معظلات اجتماعی،مسبوق به ۳۷ سال عمرنکبت بار این رژیم است .مزدوران، کاسه لیسان و نان به نرخ روز خورها سعی بر این داشته و دارند که به مردم جامعه حقنه کنند که با آمدن حسن روحانی و کابینه اعتدال او،جمهوری اسلامی تغییر کرده است. گویا قتل عام خونین زندانیان سیاسی در خرداد ۶۰ و تابستان ۶۷ مربوط به گذشته بوده و بایستی آن را فراموش کرد، اکنون باید از دادن شعار های مرگ بر جمهوری اسلامی پرهیز کرد و زبان آشتی با رژیم اسلامی را به کار گرفت. بر خورد دوگانه این مزدوران و نان به نرخ روز خورهای نوکر،بیانی از همان موضع رژیم اسلامی نسبت مسائل جامعه تحت حاکمیت این رژیم است.
شانزدهم مرداد سال ۹۳ ،علی چراغی کارگری که حدودا چهل و یک سال داشت،همراه فرزند ۱۴ ساله اش حوالی ساعت ۱۰ صبح در اتوبان باقری نبش خیابان ۱۹۶ غربی از سوی مامورین شهرداری منطقه چهار که بخشی از نیروهای سرکوبگر دولت بورژوازی هستند مورد ضرب و شتم قرار گرفته که به دنبال آن،علی چراغی در روز پنج شنبه ۲۳ مرداد در بیمارستان نور افشان جان باخت.
پانزدهم فروردین سال ۱۳۷۴، در دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی،اعتراضات مردم جنوب غرب تهران به خاک و خون کشیده شد. در این روز مردم حاشیه تهران در اکبر آباد و اسلام شهر نسبت به کمبود وسایط نقلیه عمومی دست به اعتراض می زنند که طی چند ساعت به تظاهرات بزرگی علیه حکومت تبدیل شده که مردم مناطق رباط کریم،سلطان آبادو صالح آباد نیز به جمع معترضین به وضع موجود می پیوندند . جمعیت تظاهر کنندگان بالغ بر پنجاه هزار نفر می شود و در مسیر تظاهرات خود با ارگان های سرکوبگر رژیم اسلامی در گیر می شوند . رژیم با بسیج و اعزام شمار زیادی از پاسداران مسلح ، به روی مردم معترض از هوا و زمین آتش گشوده که در میان کشته شدگان تعدادی کودک ۸ تا ۱۲ سال نیز وجود داشتند. مشاغل بخش اعظم مردم این مناطق کار در کارخانجات و یا دستفروشی در خیابانها و محلات تهران است. محسن رضایی که فرمانده سپاه در سرکوب اعتراضات مردم اکبر آباد و اسلام شهر را بر عهده داشت اکنون بعد از یک دوره چندین ساله مجددا به لباس ژنرالی رژیم را بر تن کرده و هاشمی رفسنجانی نیز اصلاح طلب رژیم خود شده است.
همچنین بعد از تبرئه سعید مرتضوی از اتهام معاونت در قتل و شکنجه بازداشتیان کهریزک، در روز یکشنبه اول شهریور ماه ۱۳۹۴،شعبه دوم دادگاه کیفری رژیم، خبر تبرئه ضارب اصلی علی چراغی کارگر دستفروش را از قتل اعلام کرد. یک نفر از چهار ضارب علی چراغی تبرئه و دو نفر دیگر هر یک به شش ماه حبس محکوم شدند . به گفته وکیل خانواده چراغی، همه ضاربین علی چراغی خود سابقه دارای سابقه کیفری هستند .
فرزندان سران غارتگر رژیم هر یک خود باند های مافیایی در ایران تشکیل داده اند و به دلالان شرکت های چند میلیتی تبدیل شده اند و از قبل دلالی میلیونها دلار به جیب می زنند . هنگامی که جایی بر اثر رقابت های سیاسی پته اشان روی آب می افتد،تشکیل مضحکه هایی تحت عنوان دادگاه رسیدگی به فساد اقتصادی و مالی بیشتر کمیک است و خودشان را هم به خنده می اندازد . در جریان محاکمه فرزند یکی ازاین ارازل سرکرده رژیم اسلامی،چندین فقره جرم اقتصادی و امنیتی بر شمرده می شود که نهایتا با ۱۰ یا ۱۵ سال به اصطلاح حبس( شما بخوانید خارج شدن از فوکوس تبلیغات)سر و ته دادگاه بازی شان را بهم می آورند.یاد آوری این نکته ضروری می نماید که تمام زندانیان سیاسی ای را که توسط رژیم اسلامی اعدام شده و یا اعدام می شوند،جرم آنها از سوی رژیم صد هزار اعدام اسلامی،امنیتی و اقدام علیه امنیت ملی عنوان می شود . فاضل خداد داد در سال ۱۳۷۳ به جرم اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومان اعدام شد .
در دمکرات ترین دولت های بورژوازی اگر بر حسب رقابت میان احزاب بورژوازی، افرادی از خود هیئت های حاکمه هم مورد محاکمه قرار بگیرند،محاکمه این افراد از چهار چوب های دستگاه بورکراتیک بورژوازی فرا تر نخواهد رفت . نهایتا فرد یا افرادی حذف و یا فوکوس رسانه ای از روی آنها بر داشته خواهد شد و افراد دیگری در همان چهارچوب بورژوازی دست به کار سازمان دهی دستگاه سرکوب بورژوازی برای استثمار طبقه کارگر و حفظ مالکیت خصوصی خواهند شد.

تبرئه ارازل و اوباش رژیم اسلامی در حالی است که تعداد زیادی از کارگران، فعالین کارگری و معلمان در زندان های رژیم اسلامی سرمایه داران محبوس هستند.بهنام ابراهیم زاده،شاهرخ زمانی رسول بداغی و …نه به جرم قتل و غارتگری،رشوه و باند بازی،بلکه به جرم اعتراض علیه وضع موجود به زندان های طویل المدت محکوم و در زندان هستند. صبح چهارشنبه ۲۶ اوت برابر چهارم شهریور جنایت کاران رژیم اسلامی زندانی سیاسی بهروز آلخانی را در زندان ارومیه به دار آویختند .
آیا کشته شدن علی چراغی کارگر دستفروش در یکی از خیابانها تهران به دست مزدوران و جیره خواران رژیم اسلامی می تواند دیگر تکرار نشود؟
آیا مردم اکبر آباد و اسلام شهر و دیگر نقاط حاشیه نشین تهران می توانند دیگر شاهد آن نباشند که اگر اعتراض کنند از سوی جنایت کاران اسلامی از زمین و آسمان مورد یورش سرکوبگران قرار نگیرند؟ آیا می توان مقوله زندانی سیاسی و اعدام را برچید و شاهدش نباشیم؟
پاسخ به این سئوالات به چگونگی توازن قوا میان طبقه کارگر و توده های کارکن جامعه از یک سو،و دولت اسلامی سرمایه داران از سوی دیگر بستگی دارد. اگر اعتراضات خودمان را سازمان دهیم،اگر خودمان را هر چه بیشتر متشکل کنیم و اگر کف خیابانها را از آن خود سازیم،میتوان رژیم اسلامی سرمایه را مجبور به عقب نشینی کرد. چاره ای نیست باید این رژیم را بزیر بکشیم